مطبوعات و انتخابات ریاست جمهوری
خطابهها و خطاها
سید مسعود رضوی
مبارزات و رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مصادف با انتخاباتی مشابه در فرانسه شد که یک شنبه شب نتایجش اعلام و امانوئل ماکرون، جوانترین رئیس جمهوری تاریخ فرانسه به کاخ الیزه رفت. تیتر خبرگزاریها جالب بود: نه به پوپولیسم و عوامفریبی… جمهوری جوان و… اما مشابهت این واقعه با انتخابات ما، تنها زمانی نیست. در محتوا و صف بندیها هم گویی جهان به دو دستة عوامگراها و آزادیخواهان تقسیم شده است. انتخاب ترامپ در آمریکا و قبل از آن برگزیت در بریتانیا و ظهور پوپولیستهای طرفدار روسیه و پوتین در برخی کشورهای اروپای شرقی، زنگها را برای لیبرالها و طرفداران وحدت اروپا به صدا درآورد. اما گویی موج در حال بازگشت است. اسلام هراسی و تروریسم و معضل پناهندگان در حال درک شدن است و مردم اروپا واقع بینانه و خردمندانه تر با این مسائل روبرو میشوند. فرانسویان نشان دادند که آشفتگی و وحشت بیدلیل و نابخردانهای که امثال ترامپ به مردمان جهان تحمیل میکنند، هزینههای گزافی دارد که کمترینش، گسست و بیاعتمادی گسترده و حکومت وحشت در سطح بینالمللی است. اتحادیه اروپا نه فقط مانعی بر سر راه جهان تک قطبی آمریکایی است، که در مقابل هژمونی بیمعیار و خطرناک روسیة پوتین نیز جریانی قدرتمند و منتقد ایجاد میکند. این منطقة حائل برای تنفس کشورهای مستقل و کمتر توسعه یافته بسیار مغتنم است. ضمن این که الزامات امپراتوری های مالی و تجاری نظیر چین نیز با تولیدات و صنایع و نظام بانکی اروپا تعدیل میشود.
به نظر میرسد این موج از هلند و فرانسه فراتر خواهد رفت و بقیه کشورهای عضو اتحادیه نیز همین راه را برگزینند. به سه دلیل: کاستن از فشارهای آمریکای ترامپ، هراس از سایه اقتدارگرا و توسعه طلبی روسیة پوتین و عبرت از سرنوشت خبط آمیز بریتانیا.
در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز صف بندیها در حال تکمیل است و با وضوح بیشتر و شناخت افزونتری به روز موعود نزدیک میشویم. حملات رئیسی و قالیباف و میرسلیم به دولت روحانی، ساختار دوقطبی خاصی به انتخابات بخشیده است. طبعاً روحانی و جهانگیری هم با دست بازتری سخن میگویند. در واقع نه فقط از کارنامة دولت یازدهم دفاع میکنند، که گذشته و عملکرد رقبا را نیز بازگفته و مورد نقد و نظر قرار میدهند.
سخنرانیهای رئیسی در قم و روحانی در ارومیه و همدان دارای اهمیت تاریخی است. اما فراتر از اینها، حضور بیپیرایه و بی حفاظ روحانی در میان معدنچیان شریف و زخم خورده در گلستان، یک عمل شایسته بود که نباید تنها به ژست انتخاباتی تفسیر شود. باید مبداء دسترسی مردمان محروم به رؤسا و رهبران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی باشد. مردم وقتی رنج میکشند و دچار مصیبت میشوند باید بتوانند بر سر مقامات فریاد بزنند و ای کاش بقیه کاندیداهای ریاست جمهوری هم به محل مذکور میرفتند تا هم تسلّای معدنچیان عزیز و غمدیده باشند و هم از نزدیک صدای فریاد محرومان را بشنوند. نمیتوان فقط از نود و چند درصد محرومان گفت و در تبلیغات بر سر دولت فریاد زد. گاهی باید فریاد ۹۶ درصدیها را از نزدیک شنید و به دردهایشان گوش داد.
یک مسئلة مهم دیگر حقالناس است. کسانی که دسترسی به تریبونهای جمعی مانند صدا و سیما ندارند، نباید مورد تهاجم و دستاویز حمله به رقبا شوند. مردم از شما میپرسند به چه حقی یک فرد حقیقی را که پروندهای مفتوح در قوة قضائیه دارد، با اسم و رسم و بدون امکان مدافعه و پاسخگویی مورد حمله قرار میدهید؟ آیا این گونه است امنیت در نگاه و برنامه و دولت مفروض شما؟ فردا اگر برای من در جریده یا شبکه ای پروندهای گشودید، به که پناه ببرم. شما آیا اجازه می دهید الان همان فرد بیاید ده دقیقه درهمان ساعت و همان شبکه از حیثیت و اتهامش دفاع کند؟ خاطرات تلخ چه زود تکرار شد. تهمت به آیتالله فقید هاشمی رفسنجانی و اعضای خانوادهاش و زشتگوییهای عجیب و قبیح و امثال اینها چه زمانی از زبان بزرگان قوم دور میشود. روز یکشنبه فقیه و حقوقدان برجسته، آیت الله دکتر مصطفی محقق داماد یادداشت مهمی در این باب و برخی خطاها و قبایح حقوقی و حقوق شرعی نوشتند. نامزدهای محترم بخوانند و متنبه شوند و بیاموزند. ای کاش پی گیری قضایی و رصد حقوقی و افشاگری رسانهای در کشور ما میتوانست خطاکاری را مانع شود و صدای مردم و حق مدافعه را به تریبونها و گوشها برساند. ای کاش…
دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
+ نوشته شده در سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 0:31 توسط محمدرضا فرجاد |
مطبوعات از درون...
ما را در سایت مطبوعات از درون دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rastinewsa بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 14:19