روز دوشنبه سوم تیر۹۸، بیشتر روزنامههای حامی دولت مزین به عکسهای خندان رییسجمهور و معاون اولش بود. گزارشهایی از قهروآشتی ایندو و تحلیلهایی از سوابق و زمینهها و دلایل آن. این صحنهها آنقدر آزاردهنده است که سکوت در برابر آن، عین بیمسئولیتی است. پس از ۴۰سال، خیلی سخت است که با صحنهها و تفسیرها و گزارشهایی روبهرو شویم که نشانه بارزی از فقدان بلوغ سیاسی است. کتمان واقعیت، آنهم از سوی سیاستمداران؛ توجیه واقعیت از سوی حکمرانان؛ تفسیرهای یکسویه و لاپوشانیهای آزاردهنده از سوی رسانهها.
همه اینها برمیگردد به نگرهها و نگاههای نادرست به جامعه. وقتی تصور ما از جامعه، موجودیتی ساکن وانفعالی است، موجودیتی که تاثیرپذیر است؛ به همین علت نیز تصور میکنیم میتوانیم هر تصویری از واقعیت را به آن تحمیل کنیم. درحالی که جامعه امروز موجودی زنده، پویا، آگاه، پیشرونده، زیرک، حساس و فهیم است که واقعیتها را بدون روتوش و تصویرسازی لمس و درک میکند.
هم سیاستمداران و هم رسانههای سیاستزده و هم دولتمردان، مدتهاست که از فهم درست جامعه فاصله گرفتهاند و آنقدر درگیر روزمرگی شدهاند که نتوانستهاند این شکاف و فاصله را ببینند. نهتنها از واقعیتهای جامعه خودمان فاصله گرفتهاند؛ بلکه از هنجارهای سیاسی مرسوم و مقبول هم فرسنگها فاصله دارند.
اینکه چرا ما هنوز قادر نیستیم تفاوتها و اختلاف نظرهایمان را بهرسمیت بشناسیم و میان تفاوت و اختلاف دیدگاه که برآمده از تخصص، علم، تجربه و خلاقیتهای شخصی است، با نزاع، جدل، خصومت، تنش، درگیری، لفاظی و فردمحوری فاصله و تفاوت قائل شویم؛ قابلهضم نیست.
ما هنوز در تعریف و عمل، همه تفاوتها را به اختلاف، اختلاف را به نزاع، خصومت و دشمنی تبدیل میکنیم و نسخه نهایی را هم همیشه نوشتهشده و آماده داریم؛ حذف و تکفیر. این نیمهپنهان ماجراست. اما نیمهفانتزی آن همین است که این روزها شاهد آن هستیم: "نمایش مضحکی از نفی اختلاف". چرا؟ چون اختلاف را بد تفسیر کردهایم. چون بهرسمیت نمیشناسیم. چون دشمنی و تضاد میدانیم و حالا برای برائت جستن از آن، به ساخت نمایشهایی مبادرت میکنیم که خودمان هم به آن باور نداریم.
نمی دانم چه اشکالی دارد آقای جهانگیری یا هر مقام و مسئول دیگری اگر با رییس دولت و یا مجلس وامثالهم اختلاف دیدگاه دارد، بیاید شفاف و روشن بیان کند؟ اگر توانست و خواست، در این چارچوب ادامه میدهد و اگر نخواست، فرصت را به دیگری میدهد. این هنجاری شناختهشده در جوامعی است که به بلوغ سیاسی رسیدهاند. این وسط، جامعه و رسانه ها، داورانی هستند که متناسب با اطلاع و آگاهی قضاوت میکنند. نه اینکه از سویی، جامعه را به سخره بگیریم و به سمت فضای شایعه سوق دهیم و از سویی، نمایش رسانهای به راه بیاندازیم تا با فانتزی لبخند وانمود کنیم که "نه؛ خبری نیست!". درحالیکه "واقعا خبری هست".
اگر خودمان شفاف صادقانه نگوییم؛ جامعه مراجعی دیگر را برای شنیدن انتخاب میکند و همین مراجع هستند که امروز نبض هدایت جامعه را در دست گرفتهاند.
مجید یونسیان - راهبرد
مطبوعات از درون...
ما را در سایت مطبوعات از درون دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rastinewsa بازدید : 240 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56